تخت جمشید یک نقطه اوج درخشان با وسعت و ابعاد جهانی در تاریخ پر فراز و نشیب ایران است. سرزمین پهناور ایران، یک جغرافیای حادثه خیز در طول تاریخ است که روزهای تاریک و روشن زیادی را در مسیر گذر زمان به خود دیده است.
نشانههای تمدنی در ایران، قدمتی بیش از ده هزار سال دارند اما دو هزار و پانصد سال اخیر تاریخ این خاک، بیش از زمانهای دیگر مورد توجه قرار گرفته است. علی رغم اینکه اولین امپراتوری وسیع و گسترده در ایران مربوط به دوران عیلامیان و پس از آن حکومت مادها بوده است، ولی بیشتر مردم سرآغاز تاریخ ایران را با دوران هخامنشیان میشناسند.
شاید علت این امر آن باشد که بزرگترین و مهمترین بنای تاریخی ایران یعنی تخت جمشید از دوران هخامنشیان باز مانده است. تخت جمشید یک مجوعه تاریخی گسترده و محوطه باستانی عظیم است که یادآور شکوه و عظمت ایرانیان در دوران باستان است. تخت جمشید هم در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است و هم در لیست میراث جهانی یونسکو قرار دارد.
البته به علت سدسازی و تخلیه سفرههای آب زیرزمینی در اطراف آن در سالهای اخیر، این مکان به شدت در معرض خطر فرسایش و گلسنگ قرار گرفته است. خطر فرونشست زمین علاوه بر تخت جمشید، سایر مناطق مسکونی و تاریخی و غیرتاریخی این منطقه را تهدید میکند. در این مقاله از وب سایت گردیشه به معرفی جامع و کامل تخت جمشید خواهیم پرداخت.
تخت جمشید
پیش از آنکه وارد سفر تاریخیمان شویم بهتر است چند کلمهای برایتان از این جاذبه سخن بگوییم. تخت جمشید نام یکی از شهرهای باستانی ایران در مرودشت استان فارس است که داریوش بزرگ آن را بنیان نهاد.
این شهر در سالیان متمادی توسط پادشاهان دیگر هخامنشی همچون خشایارشا و اردشیر اول گسترش یافت و تا سالها پایتخت باشکوه و تشریفاتیِ امپراتوری هخامنشیان بود. همه، این شهر را به واسطه ستونهای سربهفلککشیده و سرستونهای تماشاییاش میشناسند و ردپایی از تاریخ را در نقشونگارهای آن جستوجو میکنند.
در این شهر باستانی، کاخی به نام تخت جمشید وجود دارد که در نخستین روز سال نو میزبان مقامات امپراتوری هخامنشیان بود و تقدیم پیشکشیهای آنان را به پادشاه نظاره میکرد.
هر تکه از این شهر ۱۲۵ هزار متر مربعی حرفی برای گفتن دارد. نقشونگارها و کتیبهها از آنچه بر سر این ستونها و دیوارها گذشته سخن میگویند و داستانهایی از تاریخ را روایت میکنند.
موقعیت جغرافیایی تخت جمشید
بسترهای طبیعی مختلف ایران یعنی شکل طبیعی درهها، کوهها، جلگهها و غیره نقش مهمی در شکلگیری ساختار معماریهای کهن همچون کاخها، قلعهها و سایر بناها داشته است. تخت جمشید نیز از این قاعده مستثنا نیست و ترکیب خاصی از ویژگی بستر طبیعی منطقه، منظر کوهستانی-دشتی پیرامون و هنر معماری باستان ایران را میتوان در آن به تماشا نشست.
تخت جمشید در ۱۰ کیلومتری شمال شهر مرودشت و در ۵۷ کیلومتری شیراز قرار گرفته و ارتفاع آن از سطح دریا ۱۷۷۰ متر است. این سازه باشکوه در جلگه مرودشت قرار دارد که نام اصلی آن مرغ دشت به معنای دشت خرم است. طول این جلگه از غرب به شرق حدود ۶۰ کیلومتر است و عرض آن تا ۷۰ کیلومتری شیراز ادامه دارد.
رود کوروش (کُر) از شمالغربی تا جنوبشرقی این جلگه امتداد دارد. از شمالغربی جلگه، رود کوچکتری وارد میشود که پس از طی مسافتی به کُر میپیوندد. این رود در گذشته رود مادی نام داشت و امروزه آن را پلوار (پرآب) میخوانند. این دو رود پس از پیوستن به هم در نهایت به دریاچه بختگان میریزند.
در حاشیه شرقی مرودشت کوهی به نام کوه رحمت وجود دارد که در گذشته با نام کوه مهر یا کوه میترا خوانده میشده است. نام کوه نشان از تقدس آن در نزد ایرانیان باستان دارد و در الواح ایلامی تخت جمشید نشانههایی از این تقدس و حتی نذر کردن برای کوه دیده میشود.
تخت جمشید دقیقاً بر روی صخرهای در دامنه یکی از کوهپایههای کوه رحمت ساخته شده است؛ کوهی که تا دو سده پیش کوه شاهی نیز خوانده میشد. جلگه مرودشت از روزگاران کهن میزبان تمدن و فرهنگهای بومی و ایلامی بود و شهر معروف آنشان نیز در آن قرار داشت؛ شهری که کوروش و نیاکانش خود را پادشاه آن میدانستند.
طرف شرقی مجموعه کاخهای پارسه، بر روی کوه رحمت و سه طرف دیگر آن درون جلگه مرودشت ایجاد شدهاند. تخت جمشید نیز بر روی صفه یا سکویی سنگی واقع شده است که ارتفاع آن از سطح جلگه مرودشت بین ۸ تا ۱۸ متر است.
بخشهای مختلف تخت جمشید
تخت جمشید مجموعهای عظیم و تاریخی است که در دل خود، دهها کاخ باشکوه در شهر شیراز قرار دارد. تخت جمشید یکی از مهمترین دیدنیهای شیراز، ایران و جهان میباشد. هرکدام از این کاخها اقتدار و قدرتمندی امپراتوری آن زمان را نشان میدهند. در ادامه، به معرفی این کاخها میپردازیم.
کاخ آپادانا تخت جمشید
آپادانا از قدیمیترین کاخهایی است که به دستور داریوش بزرگ در تخت جمشید ساخته شده است. این کاخ مربع شکل، دارای ۷۲ ستون به طول بیش از ۲۰ متر میباشد.
کاخ ملکه
این کاخ، به دستور خشایار شاه، در ارتفاعی پایینتر از سایر بناها ساخته شده است. کاخ ملکه تخت جمشید به دلیل خاکبرداری و تجدید بنا به عنوان موزه و اداره مرکزی تأسیسات تخت جمشید مورد استفاده قرار میگیرد. این بازسازی و تغییر بنا توسط پروفسور ارنستامیل هرتزفلد در سال ۱۹۳۱ انجام شد.
کاخ تجر
یکی از زیباترین کاخهای تخت جمشید کاخ تچر است. این مکان، کاخ اختصاصی داریوش کبیر به نام خانه زمستانی است. کاخ تچر ۱۲ ستون دارد. هر ستون با نقش برجستههایی تزیین شده است. امروزه به این کاخ تالار آیینه میگویند. دلیل این نامگذاری به کار رفتن سنگهایی صیقل یافته و همچون آیینه در ساخت بنای آن میباشد.
کاخ هدیش
کاخ هدیش کاخ خصوصی خشایارشاه بوده است. نام این کاخ از نام همسر دوم خشایارشاه گرفته شده است. کاخ هدیش در مرتفعترین بخش تخت جمشید واقع است. متأسفانه قسمتهای کاخ هدیش تخت جمشید سالم نیست و به دلیل ویرانی شدید اطلاعات کمی از این کاخ وجود دارد. به همین دلیل، به آن کاخ مرموز نیز میگویند.
کاخ صد ستون
یکی دیگر از کاخهای تخت جمشید کاخ صد ستون است. این کاخ در حدود ۴۶۰۰۰ فوت مربع وسعت داشته است. سقف آن به وسیله صد ستون بر پا بوده است. هرکدام از ستونها دارای ارتفاعی در حدود ۱۴ متر بودهاند.
کاخ سه در
این کاخ در مرکز کوشک شاهی تخت جمشید شیراز قرار دارد. علت نامگذاری این کاخ با عنوان کاخ «سه در» یا «مرکزی» این است که از طریق سه درگاه و چند راهرو به کاخهای دیگر راه دارد. احتمالاً شاه در این کاخ با بزرگان به بحث و مشورت میپرداخته است. با توجه به نقوش حجاری شده، شاه از یکی از دروازهها وارد و از دو دروازه دیگر خارج میشده است. دو سرستون انسان در این کاخ به چشم میخورد. سر انسان نشانه تفکر است.
کاخ ه پرسپولیس
این کاخ با نام عجیبی که دارد در غرب کاخ هدیش قرار گرفته است. پلکان منقوش دو طرف این کاخ امروزه حالتی نیمه ویران دارد.
کاخ ج
تپهای کوچک و خالی در غرب تالار شورا وجود دارد. طی حفاریهای متعدد در این قسمت، چیزی غیر از قطعهای از پلکان سنگی با نقش برجسته کشف نشده است. به نظر نمیرسد این مکان بدون کاربری بوده باشد. به احتمال زیاد محل قرارگیری یکی دیگر از کاخهای تخت جمشید بوده که به طور کامل تخریب شده است. این بخش از این مکان تاریخ همچنان به صورت یک راز باقی مانده است.
دروازه ملل تخت جمشید
پلکان ورودی اصلی تخت جمشید دارای ۱۱۱ پله است. پس از آن به دروازه باشکوه ملل یا دروازه خشایارشاه میرسد. در وسط تالار، ۴ ستون به ارتفاع بیش از ۱۶. ۵ متر به چشم میخورد. در بالای پلکان اصلی، کتیبهای به سه زبان پارسی باستان، عیلامی و بابلی نگاشته شده است. در درگاه غربی، دو گاو بسیار بزرگ و در درگاه شرقی دو گاو عظیم الجثه بالدار با سر انسان وجود دارد.
سنگتراشیها و نقوش برجسته
علاوه بر هنر معماری، اهمیت تخت جمشید به سنگتراشیها و نقوشی است که بر دیوارهای آن باقی مانده است. بسیاری از باستانشناسان حتی هنوز هم در تلاش هستند تا اشکال مختلف موجود در سنگتراشیها را تجزیه و تحلیل کنند و متوجه معنای واقعی آنها شوند.
به صورت کلی آثار موجود در تخت جمشید را باید به دو بخش اشکال سنگتراشی شده و کتیبههای سنگی تقسیم کرد. شاید برای شما جالب باشد که رمزگشایی اشکال حتی گاهی از رمزگشایی کتیبهها و نوشتههای سنگی نیز دشوارتر است.
بیشتر آثار بهجایمانده در تخت جمشید، یادگاری از دوران داریوش اول، خشایارشاه و اردشیر اول هستند. آثاری که بر اساس تخمین انجام شده به سالهای ۵۵۲ تا ۴۸۶ پیش از میلاد تعلق دارند، به دوران داریوش نسبت داده میشوند و آثاری که قدمت آنها به سالهای ۴۸۶ تا ۴۶۵ باز میگردد، به دوران پادشاهی خشایارشاه تعلق دارند.
به همین ترتیب، آثار بهجایمانده دیگر نیز به دوران پادشاهی اردشیر اول و سالهای ۴۶۵ تا ۴۲۵ پیش از میلاد نسبت داده میشوند. تشخیص قدمت و دورهای که این آثار به آن تعلق دارند، در رمزگشایی آنها تأثیر بسزایی دارد.
اسرار تخت جمشید
یکی از اسرار تخت جمشید، نحوه ساخت آن است. محققان همواره در تلاش بودند تا دریابند که ۲هزار و ۵۰۰ سال پیش، از چه ادوات و ابزارآلاتی برای تراشیدن سنگ و جابهجایی آن استفاده میشد؟
البته بد نیست بدانید که هنوز هم پاسخ این معما بهطور کامل مشخص نیست؛ اما با بررسی دقیق سرستونها، کتیبهها و همچنین تندیسهای یافت شده در محوطه تخت جمشید، کارشناسان دریافتند که کارگران در آن دوران از چه ابزاری برای حجاری و سنگتراشی استفاده میکردند. بر اساس تحقیقات انجام شده، بیشتر کارگران از ابزارآلات ساده مهندسی استفاده میکردند و خبری از تجهیزات ماورایی نبوده است.
شاید تعجب کنید؛ اما باید بدانید که در طراحی تخت جمشید، از سنگهای تزئینی در رنگهای مختلف استفاده شده است تا ظاهری بسیار خاص داشته باشند. علاوه بر استفاده از سنگهای تزئینی و رنگی، از نوعی رنگ بهعنوان روکش استفاده شده است تا سنگها ظاهری زیباتر به خود بگیرند و در طول زمان مقاومت بیشتری نشان دهند.
بر اساس تحقیقات انجام شده، همین پوشش رنگ باعث جلوگیری از فرسایش کتیبهها، تندیسها و سنگتراشیها شده است. برای زیبایی تندیسها، از انواع تزئینات من جمله طلا و سنگهای زینتی استفاده شده بود که متأسفانه سارقان آثار باستانی آنها را به یغما بردهاند.
در بین اسناد تاریخی، هیچ اطلاعاتی درباره مدت زمان ایجاد این سنگتراشیها در دست نیست؛ اما با کمی دقت در ظرأفت این آثار و همچنین با در نظرگرفتن نوع ابزارآلاتی که مهندسان آن دوران به کار میبردند، میتوان تخمین زد که ماهها و بلکه سالها زمان صرف این حکاکیها شده است.
دیوارهای تخت جمشید
روی دیوارهای تمام کاخهای پرسپولیس میتوان شاهد حضور نقوشی برجسته و زیبا بود. چه کاخهای اصلی که در مرکز تخت جمشید قرار داشتند و چه کاخهای فرعی که در چهارگوشه تخت جمشید واقع شده بودند، هر کدام دارای نقوش برجستهای روی سردرها، چهارچوبها، پنجرهها، پلکان ورودی و دیوارههای آن هستند. در اکثر این نقوش میتوانید پادشاهان هخامنشی را در حالتایستاده یا نشسته بر تخت پادشاهی ببینید که نشان از تمجید این پادشاهان دارد.
نقوش آپادانا
خوشبختانه در طول تاریخ، نقوش برجسته روی ضلع شرقی و پلکان ورودی کاخ آپادانا، آسیب کمتری دیده است و نقوش روی این دیوارها بهشکل واضحی قابل رؤیت هستند. در این نقوش برجسته میتوانید شاه را به همراه نگهبان، اسب و ارابهها، درباریان و همچنین بزرگان دربار ببینید.
روی پلکان این کاخ، صف طولانی از سربازان را شاهد خواهید بود که برای حفاظت از پادشاه خود آماده هستند. نقوش بهجایمانده روی دیوارههای کاخ آپادانا به بیش از ۸۰۰ نقش میرسند؛ اما متأسفانه نقوش برجسته روی دیوار شمالی، آسیب بسیاری دیدهاند. همچنین بیرون پلکان جنوبی آپادانا، میتوانید شاهد نقوش کمانداران پارسی باشید که ظاهری بسیار مقتدر دارند.
بر پلکان کاخهای داریوش، خشایارشاه و اردشیر نیز شاهد نقوش برجسته از سربازان هخامنشی هستیم. این نقوش تقریباً در تمام بخشهای تخت جمشید به چشم میخورند و تعداد آنها به حدود ۳هزار میرسد.
بسیاری از این نقوش مفاهیم مشترکی را میرسانند و بیشتر بر اقتدار و عظمت حکومت هخامنشی دلالت دارند. اولین بار در سال ۱۹۳۰، تحقیقات بر روی این نقوش توسط تیم باستانشناسی آمریکایی به سرپرستی پروفسور هرتسفلد آغاز شد و هنوز هم اسرار بسیاری از این نقوش، به صورت یک راز باقی مانده است.
متون کتیبههای پرسپولیس
روی کتیبههای تخت جمشید، متونی به سه زبان ایلامی، پارسی باستانی و همچنین بابلی به چشم میخورند که توسط باستانشناسان به صورت کامل ترجمه شدهاند. در این بخش ترجمه دقیق برخی از این کتیبهها را به شما ارائه میدهیم.
متن سنگ نوشتههای داریوش بزرگ
داریوش شاه کبیر، شاه شاهان، شاه سرزمینها، پسر ویشتاسپ هخامنش، کسی که سازنده این کاخ است. اهورا مزدای بزرگ که کشور پارس زیبا، دارنده اسبان خوب، دارنده مردان خوب را به من ارزانی داشت به خواست اهورا مزدا و نیز من داریوش شاه از دیگری نمیترسم، اهورا مزدا مرا یاری کند، با بغان خاندان شاهی و این کشور را اهورا مزدا از دشمن، از خشکسالی و از دروغ بپاید.
به این کشور نه دشمن، نه خشکسالی، نه دروغ، بیایید این را من چون بخشایشی از اهورا مزدا با بغان خاندان شاهی درخواست میکنم. باشد که این نیکی را اهورامزدا با بغان خاندان شاهی به من بدهد. من داریوش شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه کشورهای بسیار، پسر ویشتاسپ هخامنشی هستم.
کتیبه داریوش بزرگ
داریوش شاه گوید: به خواست اهورامزدا اینها هستند کشورهایی که من افزون بر مردم پارسی، از آنِ خود کردم، که از من ترسیدند و به من باژ دادند: ایلام، ماد، بابل، ارابایه، آشور، مسر، ارمنیه، کبدوکیه، سارد، ایونیهایی خشکی و (آنها) که کنار دریا هستند، و کشورهایی که آن سوی دریا هستند، اسَگرتیا، پارت، زرنگ، هرات، بلخ، سغد، خوارزم، ثتگوش، رخج، سند، گندار، سَکَ، مَکَ.
داریوش شاه گوید: اگر اینگونه بیندیشی «از دیگری نترسم» این مردم پارس را بپای؛ اگر مردم پارس پاییده شوند، از این پس شادی پیوسته به دست اهورا بر این خاندان فرو خواهد رسید. داریوش شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه کشورها، پسر ویشتاسپ هخامنشی.
داریوش شاه گوید: این است شهریاری که من دارم، از سکاهای آن سوی سغد، از آن جا تا کوش، از هند، از آن جا تا سارد، که آن را اهورامزدا، بزرگترین بغان بر من ارزانی داشت. اهورامزدا مرا و خاندان مرا بپاید.
متن کتیبههای خشایارشاه
خدای بزرگ اهورامزدا است، که این زمین را آفرید، که آن آسمان را آفرید، که آدم را آفرید، که شادی را برای آدم آفرید، که خشایارشا را شاه کرد، یک شاه از بسیاری. یک فرماندار از بسیاری. من خشایارشاه، شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه سرزمینهای دارنده همه گونه مردم، شاه در این زمین بزرگِ دور و دراز. پسر داریوش شاه هخامنشی. به خواست اهورامزدا این دالانِ همه کشورها را من ساختم.
بسیار (ساختمان) خوب دیگر در این (شهر) پارس ساخته شد، که من ساختم و پدر من ساخت. هر بنایی که زیبا دیده میشود، آن همه را بخواست اهورامزدا ساختیم. اهورامزدا مرا و شهریاری مرا بپاید و آنچه را که به دست من ساخته شده و آنچه را که به دست پدر من ساخته شده، آن را اهورامزدا بپاید. داریوش را پسران دیگری بودند، ولی چنانکه اهورامزدا را کام بود، داریوش، پدر من، پس از خود، مرا بزرگترین کرد.
هنگامی که پدر من داریوش از تخت کنار رفت، به خواست اهورامزدا من بر جایگاه پدر شاه شدم. هنگامی که من شاه شدم، بسیار ساختمانهای والا ساختم. آنچه را که به دست پدرم ساخته شده بود، من آن را پاییدم و ساختمان دیگری افزودم.
آنچه را که من ساختم و آنچه که پدرم ساخت آن همه را به خواست اهورامزدا ساختیم. پدر من داریوش بود؛ پدر داریوش ویشتاسب نامی بود. پدر ویشتاسب آرشام نامی بود. هم ویشتاسب و هم آرشام هر دو در آن هنگام زنده بودند، اهورامزدا را چنین کام بود، داریوش، پدر من، او را در این زمین شاه کرد. زمانی که داریوش شاه شد، او بسیار ساختمانهای والا ساخت.
سنگ نوشته اردشیر یکم
خدای بزرگ است اهورامزدا که آسمان را آفرید، که این زمین را آفرید، که مردم را آفرید، که شادی را از برای مردم آفرید، که اردشیر را شاه کرد. به خواست و تأیید اهورامزدا، این کاخ را که پدرم خشایارشاه بنایش را شروع کرده بود، تمام کردم. باشد که اهورامزدا، مرا و شهریاری مرا و آنچه که من کردم، جاودان دارد.
ستونهای تخت جمشید
یکی از جذابیتهای بازدید از تخت جمشید، ستونها و سرستونهای این مجموعه تاریخی است. متأسفانه بسیاری از ستونها در طول زمان به صورت کامل تخریب شدهاند و تنها آثاری ناچیز از آنها بهجایمانده است؛ اما برخی دیگر از ستونها از گزند تاریخ درامان ماندهاند و هنوز هم اقتدار خود را به رخ جهانیان میکشند.
ستونهای تخت جمشید بهحدی عظیم و باشکوه هستند که نحوه ساخت و حملونقل آنها به این محل هنوز هم بهصورت یک معمای بزرگ در تاریخ باقی مانده است. در حال حاضر از ۷۲ ستون کاخ آپادانا، تنها ۱۴ عدد سالم باقی ماندهاند. هر یک از این ستونها بیش از ۲۰ متر ارتفاع و ۸۵ تن وزن داشتهاند!
علاوه بر ستونهای عظیم و باشکوه، سرستونهای تخت جمشید نیز دارای اشکال متفاوتی بودند و معانی مختلفی داشتند. بهعنوان مثال در ایوان شرقی، تندیس شیرهای دو سر بر سرستونها دیده میشود.
این در حالی است که در بخش ایوان غربی، شاهد شکل گاو بر روی سرستونها هستیم. سرستونها نیز همانند حکاکیهای دیگر، رنگآمیزی شده بودند و میتوان آثار این رنگها را روی سرستونها یافت. برای تزئین سرستونها و ستونها، از انواع سنگهای زینتی استفاده میشد که متأسفانه سارقان آثار باستانی، آنها را به یغما بردهاند.
سوزاندن تخت جمشید
پایان تلخ تخت جمشید و شکوهش به دست اسکندر مقدونی رقم خورد. اسکندر در سال ۳۳۰ قبل از میلاد (به روایتی ۳۳۴ قبل از میلاد) با ارتشی شامل ۴۸۰۰۰ سرباز پیاده، ۶۱۰۰ سوار و ۱۲۰ کشتی جنگی با ۳۸۰۰۰ خدمه از تنگه داردانل در شمالغربی ترکیه عبور کرد.
برخی از سربازان ارتش او از اهالی مقدونیه و دولت شهرهای یونانی و برخی دیگر رعایایی از مزارع اربابان تراکیه (از کشورهای باستانی ناحیه بالکان)، پایونیا (سرزمینی در منطقه تراکیه)، و ایلیریا (سرزمینی باستانی در غرب شبهجزیره بالکان) بودند. اسکندر یک نیزه به خاک آسیا پرتاب کرد و با اشاره به اینکه او آسیا را هدیهای از جانب خدایان برای خود میداند، قصدش را تسخیر سرتاسر شاهنشاهی هخامنشیان عنوان کرد.
او به راه افتاد و بر سر راهش هر چه بود را از میان برد تا اینکه از بابل به شوش رسید که یکی از پایتختهای هخامنشیان بود. او این شهر را ویران کرد و قسمت اعظم سپاه خود را به تخت جمشید فرستاد. خود او نیز با سپاهی گلچین شده به همان جا رفت.
آریو برزن، یکی از شاهزادگان هخامنشی و سردار ایرانی، گذرگاه دربند پارس را مسدود کرد. این گذرگاه بر اساس مختصات امروزی در مرز بین استانهای کهگیلویه و بویراحمد و فارس قرار داشت و از جنوب، کوه دنا در رشتهکوه زاگرس را در بر میگرفت.
اسکندر به ناچار به این گذرگاه حمله کرد و با شکست آریوبرزن خود را به تخت جمشید رساند. او با ورود به تخت جمشید سپاهیانش را برای غارت آزاد گذاشت و پنج ماه در این شهر سکنی گزید. آنان دهکدههای شهر را ویران کردند. ۲۰۰
سال آبادانی باعث شده بود تا خانههای مردم عادی نیز سرشار از ثروت باشد. سربازان اسکندر تمام مردان پیر و جوان را از دم تیغ گذراندند و زنان و دختران را فروختند. جواهرات، پارچههای گرانبها، جنگافزارهای گران قیمت، فرشها و دیگر چیزها همهوهمه چشم مقدونیان را کور کردند و آنها برای رسیدن به این غنایم به یکدیگر نیز رحم نمیکردند.
اسکندر ارگ شاهی را برای خود کنار گذاشت، راهی کوشک داریوش شد و خزانه ۲۰۰ ساله آن را از آن خود کرد. ۱۲۰۰۰۰ تالان نقره برابر با ۴۴۰۰ کیلوگرم نقره تنها بخشی از این گنجینه بود. ۳۰۰۰ شتر و تعداد زیادی قاطر را از شوش و بابل آوردند تا بتوانند این گنج را به نقطه دیگری حمل کنند.
از توصیفات مورخان این نتیجه به دست میآید که پارسه از نظر شکوه و بزرگی بیمثال بوده است. دیودور سیسیلی (Diodorus Siculus)، تاریخنگار یونانی، از زبان یکی از یاران اسکندر غارت شهر با شکوه پارسه را اینگونه توصیف میکند:
شهر پارسه پایتخت شاهنشاهی پارسیان بود… توانگرترین شهر روی زمین شمرده میشد و خانههای افراد عادی هم از وسایل گرانبها پر بود. فرش، جامه و ساز و برگ گوناگون و در اینجا سیم و زر فراوان به چنگ غارتگران مقدونی افتاد. با جامههای پربهایی که با رنگهای بسیار اصیل ارغوانی و زری دوزی اعلا مزین بودند…
مقدونیان یک روز تمام، شهر را تاراج میکردند و اموال غارتی را با تیغ و خنجر از هم میربودند و پاره میکردند، زنان را به بندگی گرفته و جامه و اثاثشان را به تاراج میبردند تا بدانجا که پارسه که زمانی توانگرترین شهر دنیا بود بدبختترین شهر جهان گشت… بر روی صفه، کاخهای شاهی قرار داشت و در اطراف صفه کاخهای خصوصی شاهان و خانههای افراد خاندان شاهی و نیز برزنهایی که محل سرای نُجَبا محسوب میشد، پراکنده بود. همه از رخت و اثاث بسیار تجملی پر بود و جز آن محلهایی هم برای نگهبانی از خزانه شاهی قرار داشت.
توصیف کنتوس کرتیوس
هیچ شهری به توانگری آن نبود و چندان ثروت از آنجا به مقدونیان رسید که از تصور بیرون بود. وقتی آنها شروع به کشتن مردم کردند، عده زیادی از اهالی، خانههای خود را میسوزاندند و خود و زن و بچههایشان را از دیوارها به زیر میانداختند و کشته میشدند. بدینسان شهر نابود شد و حتی در سدههای بعدی هم سر بلند نکرد و دیگر اثری از آن نمانده است.
در یکی از روزها قسمت شرقی کاخ خشایارشا طعمه آتش شد و این بلا به باقی نقاط شهر نیز سرایت کرد. در مورد این آتشسوزی حدس و گمانهای بسیاری وجود دارد؛ عدهای آن را ناشی از بدمستی افراد میدانند و عدهای آن را انتقام عمدی آتشسوزی آکروپولیس در جنگ دوم یونانیان با ایرانیان میپندارند.
در این میان کارشناسان دیگری بر این باورند که اسکندر با دیدن تخت جمشید و اینکه میدانست تا زمان سرپا بودن این پایتخت آیینی، مذهبی و ملی، امید به زنده ماندن دولت هخامنشی و آیینهای ایرانی وجود دارد، آنجا را با کمال میل به آتش کشید تا به همه بفهماند هخامنشیان و مرکز و زادگاه آنها نابود شده است و از آن پس تنها او است که میتواند حکومت کند. البته او تنها ۷ سال فرمانروا بود و آرزوهایش را با خود به گور برد.
این پایان کار تخت جمشید نبود. کتیبههایی از پادشاهان ساسانی نیز در تخت جمشید یافت شده است که نشان میدهند پس از ورود اسلام به ایران نیز این مکان را محترم میشمردند و آن را با شخصیتهایی همچون سلیمان نبی و جمشید مرتبط میکردند. یک نویسنده دوران ساسانی نیز واقعه به آتش کشیده شدن تخت جمشید را در میان نوشتههایش آورده است:
اهریمن ملعون برای از میان بردنایمان و توجه مردمان به آیین زرتشت اسکندر را برانگیخت… تا به کشور ایران بیاید و ستمگری، جنگ و غارتگری را به آنجا بیاورد. پسر اهریمن (اسکندر) آمد و فرمانروایان ایرانشهر را کشت و پایتختهای شاهان را به تاراج داد و ویران کرد… و کتابهای آیین زرتشت را سوزاند و حکیمان، موبدان و دانشمندان ایران زمین را کشت و تخم کینه و نفاق را میان بزرگان پراکند.
علاوه بر کتیبههای ساسانی نشانههای دیگری هم از دورههای بعد در تخت جمشید مشاهده شده است؛ دو کتیبه به خط کوفی از عضدالدوله دیلمی و کتیبههای دیگری هم به عربی و هم به فارسی. جدیدترین کتیبه، مربوط به دوره قاجار بوده و به فرمان مظفرالدین شاه قاجار نگاشته شده است.
مسیر دسترسی به تخت جمشید
برای اینکه خودتان را به تخت جمشید شیراز برسانید پیشنهاد میکنیم با توجه به موقعیت جغرافیایی تخت جمشید و قرارگیری این مکان گردشگری در ۵۷ کیلومتری شیراز، ابتدای روز به سمت تخت جمشید حرکت کنید.
شما میتوانید با وسیله شخصی خود به استان فارس ۵۷ کیلومتری شیراز بروید، پس از رسیدن به مرودشت از قسمت شمال شهر مسیر ۷ کیلومتری خیابان پرسپولیس را بپیمایید تا به مجموعه تخت جمشید برسید. این بنا در فاصله ۴۰ کیلومتری شیراز به اصفهان قرار دارد.
همچنین، برای رفتن به تخت جمشید با وسایل نقلیه عمومی میتوانید به ترمینال شیراز بروید و در آنجا با اتوبوس یا تاکسیهای منتهی به مرودشت خودتان را به تخت جمشید برسانید. این مسیر چیزی در حدود ۴۵ دقیقه زمان میبرد؛ بهتر است زمانبندی و برنامهریزی لازم برای بازدید از تخت جمشید و مکانهای گردشگری اطراف آن را از قبل انجام دهید و از سفر خود لذت ببرید.
با توجه به موقعیت مناسب هتل چمران شیراز میتوانید علاوه بر بازدید از مکانهای تاریخی، از بهترین خدمات رفاهی نیز استفاده کنید و خاطرهای لذت بخش از سفر خود به شیراز داشته باشید.
جمعبندی
تخت جمشید شیراز بزرگترین بنای سنگی جهان محسوب میشود. این مجموعه شامل کاخهای متفاوتی است. از تخت جمشید لوحهای خشتی و گلی زیادی یافت شده که هر کدام حاوی مطلب یا قانون خاصی میباشند. ساخت مقاوم این بناها در برابر عوامل طبیعی از شگفتیهای مجموعه عظیم تخت جمشید به شمار میرود. شما میتوانید با مشاهده عکس تخت جمشید قدیم، قدرت و هنر ایرانیان در ادوار گذشته را ببینید.
پس از گذشت سالهای بسیار و آتش سوزی عظیم، همچنان قسمتهایی از تخت جمشید سالم مانده است. مهارت بسیار زیاد سنگ تراشان و مهندسان آن زمان در ساخت تخت جمشید و مجسمههای به کار رفته در آن که در عکس تخت جمشید سالم دیده میشود، خبر از عظمت و اقتدار پادشاهان هخامنشی میدهد.
باستانشناسان هنوز موفق به کشف شهر پارسه نشدهاند که به گفته خودشان همچنان درون زمین پنهان است. تخت جمشید یکی از جاهای دیدنی استان فارس محسوب می شود. در این مقاله از وب سایت گردیشه به معرفی جامع و کامل تخت جمشید پرداختهایم. امیدواریم از خواندن این مقاله نهایت لذت را برده باشید.